عنوان : تاريخ مغول
نويسنده : عباس اقبال آشتياني
ناشر : مؤسسه ي انتشارات نگاه
سال نشر : 1387
شمارگان : 1650نسخه
تعداد صفحات : 616 صفحه
عباس اقبال آشتياني متولد 1275كه در سال 1334رخت از جهان بر بست ، در ادب و فرهنگ ايران كارهاي ارزشمندي دارد.
از جمله ي اين كارها مي توان به همين كتاب «تاريخ مغول» اشاره نمود . البته اين كتاب با نامهاي ديگري همچون : «تاريخ مغول از حمله ي چنگيز تا تشكيل دولت تيموري » و«تاريخ مغول واوايل ايام تيموري »نيز منتشر شده است .
البته اسم اصلي كتاب يا به عبارتي ديگر عنوان جلد اولي كه قرار بوده است ، ادامه پيدا كند اين عبارت را داشته است ؛« تاريخ مفصل ايران از استيلاي مغول تا اعلان مشروطيت »، كه چاپ جلدهاي بعدي كتاب ادامه پيدا نكرد و همين بخش از اين پژوهش با عناويني كه در بالا آمد بارها به چاپ رسيد .
خود عباس اقبال آشتياني در مورد چگونگي شكل گيري اين كتاب در مقدمه ي همين تاريخ ، اينطور مي گويد : « مقارن برگشتن نگارنده به تهران در پنج سال قبل ، وزارت جليله ي معارف نيز براي رفع احتياج مدارس دست به كار تاْليف يك سلسله كتب درسي زد وجناب مستطاب اجل آقاي اعتماد الدوله قراگوزو ، وزير معارف وقت نيزدر اين موضوع جدي تام داشتند ونگارنده به تشويق ايشان و حضرت مستطاب اشرف و مخدوم معظم من آقاي تقي زاده ، وزير محترم ماليه ماْمور تهيه ي يك دوره تاريخ ايران از ابتداي استيلاي مغول تا اعلان مشروطيت گرديده و مقرر شد كه سلسله ي تاريخ ايران از ابتدا تامشروطيت به ترتيب ذيل فراهم شود :
از ابتدا تا صدر اسلام به قلم آقاي پيرنيا .
از صدر اسلام تا استيلاي مغول به قلم آقاي تقي زاده .
واز استيلاي مغول تا اعلان مشروطيت توسط اين ضعيف .»
به هر تقدير تا آنجا كه ميدانيم جلد دوم اين كتاب به جز مختصري از تاريخ اوايل دوره ي تيموري نيمه كاره رها شده و جلدهاي سوم و چهارم نيز نوشته نشده است ؛اما درباره ي اين جلد كه به هر صورت چاپ شده و در اختيار ماست ،خود عباس اقبال آشتياني در مقدمه در اينباره ؛يعني درباره ي اين كتاب مي گويد :
« كتاب حاضر با مقدماتي كه ذكر كرديم ، ناقص است و البته از اشتباهات نيز خالي نيست .
چه اولاًكار دست اول كسي است كه به خصوصه در اين باب تخصص نداشته ، ثانياًبا فراهم نبودن نمونه ها يا راهنماياني در اين راه ناهموار مجهول و نداشتن دسترسي به منابع لازمه ( كه گاهي تحصيل كتاب هاي چاپي راجع به اين دوره نيز در تهران غير ممكن مي شد ) آن هم در مدتي قليل آوردن نمونه اي خالي از عيب و نقص از عهده ي نگارنده خارج بود .»
اين مطلب از سوي عباس اقبال آشتياني تا حدي درست است . ولي نكته آنكه اقبال آشتياني با تمام تلاش و دقت و با توجه به دانستن خوب زبان عربي و البته فارسي و حتماً يك زبان فرنگي در حد بضاعت تاريخ نويسي به روش نوين و البته با توجه به زمان خود تا حدي توانسته كاري صورت بدهد و براي شروع و آغاز مطالعه در مورد مغول و ايرانيان آمده به زير فرمان مغول شايد در ابتداي راه كتاب بدي نباشد .
البته بايد كاملاً در نظر داشته باشيد كه در مورد دلايل حمله ، و چرايي يورش مغول به ايران ؛ اين كتاب كندو كاوعميقي صورت نداده و در اين مورد به مباحث و نظريات مطرح شده از سوي نويسنده بايد با دقت نگاه شود .
به هر صورت در اين كتاب ،با نه فصل و تعداد بسياري ريز فصل روبه رو هستيد كه همگي در قامت تحقيق و پژوهش در يك راستا نيستند ، اما به هر رويي كتاب در جهت پژوهش و درك شما از موقعيت ايران در دوره ي مغول اگر تا به حال مطالعه ي عميقي در اين زمينه نداشته ايد ؛ اثري است ؛ بدون غلط هاي فاحش .