۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

سخنرانی دکتر «سعید بهزادی فر» درباره مرکز مشاوره «نیک اندیشان» و دکتر «مصطفی تبریزی» (روان شناسی - سخنرانی ها)



سخنراني دكتر «سعيد بهزادي‌فر»

درباره‌ي مركز مشاوره‌ي «نيك انديشان» و دكتر «مصطفی تبريزي»

در تاريخ 18/11/1387

به نام خداوند جان و خرد

كزين برتر انديشه برنگذرد

بيا تا جهان را به بد نسپريم

به كوشش همه دست نيكي بريم

نماند همي نيك و بد پايدار

همان به كه نيكي بود يادگار

فريدون فرخ فرشته نبود

ز مشك و ز عنبر سرشته نبود

به داد و دهش يافت اين نيكويي

تو داد و دهش كن، فريدون تويي

سال‌ها پيش وقتي كه دنبال اسمي براي مركز مشاوره‌ي «نيك انديشان» مي‌گشتيم؛ فكر كرديم آن چه را كه واقعاٌ از دل‌مان و ذهن‌مان برمي‌آيد، انتخاب بكنيم. و سال‌ها قبل تر از آن؛ فكر مي‌كنم دقيقاٌ سال 65 ، مي‌شود 22 سال پيش. من دانشجوي مهندسي شيمي گرايش نفت بودم؛ و هميشه دلم مي‌خواست يك روان‌شناس باشم. بالاخره هم يك روزي كاغذ و قلم را گذاشتم زمين، و گفتم كه من مي‌روم و كنكور علوم انساني شركت مي‌كنم و مي‌آيم و روان‌شناسي مي‌خوانم. امروز 22 سال گذشته. خيلي خوشحالم كه بر آن پله‌هايي كه دوست داشتم توانستم گام بردارم و الان آقاي دكتر، بهتر از من مي‌دانند. رضايت شغلي يكي از پايه‌هاي اساسي بهداشت روان است. به شدت احساس سلامتي مي‌كنم و به شدت احساس خوشحالي مي‌كنم. چون آن كاري را كردم، كه دلم مي‌خواست. امروز توي جايگاهي هستم كه دلم مي‌خواست. كه با يك تعداد زيادي از آد‌م‌ها دست هم را بگيريم و در كنار هم رشد بكنيم. و اين را بارها به شما عزيزان هم گفته‌ام كه خيلي خوشحالم؛ كه كنار شما هستم و دارم در كنار شما رشد مي‌كنم. تو اين قدم، گام‌هايي با هم ديگر برداشتيم. در طول مسير، خيلي‌ها به ما پيوستند و الان خانواده‌ي بزرگ «نيك‌انديشان» دارد قدم به قدم، با هم ديگر جلو مي‌رود. و در كنار هم و بيشتر از همه فكر مي‌كنم خودِ من وخانواده‌ام داريم رشد مي‌كنيم. و اين را مديون همراهي شما هستيم. ما امروز با هم مشاوره‌ي فردي مي‌كنيم، ما امروز با هم‌كلاس‌هاي روحی برگزار مي‌كنيم، با هم ديگر سفر مي‌رويم، با هم نشستِ چهارشنبه سوري داريم، با هم ديگر در شب يلدا هستيم. دور هم هستيم و خلاصه اين كه داريم با هم زندگي مي‌كنيم. بارها اين را گفته‌ام و شما شنيده‌ايد. و وقتي مي‌روم جاي ديگري، پيش خانواده‌ي خود، يا خانواده‌ي همسرم. بلافاصله دلتنگ خانواده‌ي خودم كه خانواده‌ي «نيك انديشان» باشد، [مي شوم.[ خيلي‌ها با ما در اين راه همكاري كرده‌اند، همراهي كرده‌اند. دلم مي‌خواهد حالا كه حضور دارند، يكي دو دقيقه‌اي ازشان اسم ببرم، ازشان تشكر كنم. معنوي دست‌شان را ببوسم. از كجا شروع كنم؟ اين‌هايي كه نزديك‌ترند. آقاي دكتر «برفابي» كه از آخرين كساني است كه البته به ما پيوستند و به شدت خودشان را در خانواده‌ي «نيك انديشان» عزيز كردند. آقاي دكتر «طاهري» كه امروز تشريف آوردند. اولين بار است افتخار مي‌دهند. سركار خانم «گودرزي». ديگر «محسن» كه احتمالاً احتياج به معرفي ندارد. و توي كلاس بغلي حتماً دلش تاپ تاپ مي‌زند كه اين جا باشد. ديگر خدمت شما عرض كنم سركار خانم «فرزانه احمدي» كه از آن دوره، فرزانه با صميميت‌اش، با مديريت اجرايي‌اش، و با مشاوره‌ي خوبش. به ما همه، ياري مي‌دهد. سركار خانم «قربان پور» كه سال‌هاست با بزرگواري‌شان همراه و همگام ماست. براي ادامه‌ي تحصيل رفتند خارج از كشور. دوباره برگشتند به خانواده‌ي خودشان. سر كار خانم «نام‌آوري» كه افتخار مي‌دهند و صميمانه و از ته دل به صورت رايگان به مراجعان ما مشاوره‌ي تلفني مي‌دهند. هر هفته، شنبه‌ها اين جا مي‌نشينند و به مراجعان ما مشاوره‌ مي‌دهند. من فكر مي‌كنم كه بخش اصلي‌ رشدم را مديون همراهي همسرم – زهره – كه در واقع اگر نبود، باور كنيد «نيك انديشان» نبود. و خيلي‌هاي ديگر كه دلم مي‌خواهد ازشان اسم ببرم. اما امروز خانواده‌ي بزرگ «نيك انديشان» ميزبانِ استادي است كه همه‌ي ما حتماً و حتماً به حضورشان افتخار مي‌كنيم. يك روزي پيدايشان كرديم و «فرزانه» به ما كمك كرد كه رهايش نكنيم. يك آدمي كه من فكر مي‌كنم ؛ كه بعضي آدم‌ها، توي مجامع علمي شناخته شده‌اند، بعضي از آدم‌ها توي عوام، توی عموم جامعه. آقاي دكتر «مصطفي تبريزي» از افرادي هستند كه هم تو مجامع علمي، برجسته و سرشناس هستند، هم چهره‌شان سال‌هاست كه با مردم ايران همراهي مي‌كند. سال‌ها پيش كه من دانشجوي مقطع ليسانس بودم از ارادتمندشان بودم، دورادور. و به مرور شاي يك همكاري دور با هم ديگر داشتيم. و من هميشه سمت شاگردي‌شان را داشته‌ام. امروز به ما اين افتخار را داده‌اند كه استارت همكاري را با «نيك انديشان» بزنند. و ما اين افتخار را داشته باشيم كه حضور ايشان، گرمي بخش خانواده‌ي «نيك انديشان» باشد. فرصت به ما دادند فكر مي‌كنم، تا حدود ساعت 1 در خدمت‌شان خواهيم بود. البته هر چقدر استاد به ما فرصت بدهند ما فرصت را بيشتر غنيمت مي‌شمريم.

سخنرانی دکتر «مصطفی تبریزی» در مرکز مشاوره ی خانواده ی «نیک اندیشان» به مدیریت آقای دکتر «سعید بهزادی فر»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر