عنوان: سلیمانیه و سپیده دم جهان
سراینده: شیرکو بی کس
مترجم: سید علی صالحی
محمد رئوف مرادی
ناشر: انتشارات نگاه
تعداد صفحات: 392 برگ
شمارگان: 2000 جلد
نوبت چاپ: چاپ اول، 1385.
«شیرکو بی کس» شاعر بلند آوازه ای است؛ زاده ی «سلیمانیه» ی عراق. زندگیِ پرفراز و نشیبی داشته، که در مقدمه ی این کتاب از آن چیزی نمی خوانیم. مترجم، شرح خیلی کوتاهی به دست داده از وضعیت «شیرکو بی کس» در عراق امروز، و خیلی کوتاه، در مورد این که چگونه «بی کس» را شناخته است؛ حرف هایی می زند. البته بعدتر و در پایان همان مقدمه؛ خیلی کوتاه، از نگاهش به ترجمه و چگونگی ترجمه ی شعرهای «بی کس» هم چیزهایی می گوید. در خواندن اشعار، ترجمه را روان و قدرتمند می یابید. به هر ترتیب شاعری سروده و شاعری ترجمه نموده است؛ هر دو مشهور و هر دو از یک تبار و در اصل گره خورده به فرهنگی اند، مشترک، که همان حیطه ی فرهنگِ بزرگ ایرانی است. شاید به همین دلیل نیز هست، که شعر شعرای کرد و به ویژه «بی کس» این قدر به دل می نشیند؛ و از آن سو؛ «سیدعلی صالحی» در ترجمه تا این مقدار؛ رها و عمیق به ژرفنای شعر «بی کس» نزدیک شده است. همان طور که «بی کس» تا این اندازه؛ نزدیک به روح، به قلبِ حجیم فرهنگ ایرانی است؛ و در عین حال به شدت جهانی و آزاده و آزاداندیش:
گواهی دهید
زادبوم ویرانِ من
بوی داغ و درفش می دهد
تقدیر من از عطر خون رقم خورده است
تاریخ من از عطر خون ... !
بوی قبیله مادها و
اورادِ حضرت زرتشت می دهد
و من دیدم
بوی شراب و بوی رهایی
یکی است.
و بوییدم
ترانه های بابا طاهر و فَقی تیران را بوییدم
بوی گندم و میخک و سینه ریز می دادند،
بوی زن، بوی زندگی.
(قسمتی از شعرِ «خوش بوترین آواز این رساله را برای نوزادان بیوه زنی می خوانم.» از همین کتاب.)
پژمان مهندس پور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر