نویسنده: مظفر احمدی دستگردی
ناشر: انتشارات مهر افروز
شمارگان: 3000 جلد
تعداد صفحات: 78 صفحه
سال چاپ: 1384
طرح جلد: مژده زمانی
نویسنده بعد از یک پیشگفتارِ کوتاه به اصل بحث می پردازد. البته اصل بحث نیز، تحلیلی بر داستان تازه ای نیست؛ اما او – نویسنده – این مبحث را از زاویه دیدی بسیار تازه می کاود؛ و نکته در همین است. هم نکته و هم جذابیت موضوع. در چند سالِ اخیر حرف هایی بسیار، و تحلیل های به نسبت تازه ای، درباره ی «رستم و سهراب» خوانده بودم؛ اما این پژوهش؛ چون از زاویه ای داستان را دیده بود، که هم تازه می نمود و هم یک عادتِ همیشگی، در تحلیلِ این داستان را خِرق کرده بود؛ برایم جالب شد. به نظر من نویسنده، «رستم» را سمبل سنت به معنای متعارفی که درباره ی آن شنیده ایم، نگرفته، و همچنین، «سهراب» را نیز، سمبلِ نیروی نو به معنای همیشگی آن نیاورده است؛ بلکه از این دو – «رستم و سهراب»– تحلیل تازه تری دارد. البته بحث اصلی و اساسیِ نویسنده – «مظفر احمدی دستگردی»- این هم نیست، و بیشتر آن چیزی که خواننده را در خوانشِ تحلیل، دچار جذب و رغبت می کند، بررسیِ دقیقِ اثر با اثر، یا همان؛ «رستم و سهراب با رستم و سهراب» است. و البته از یک زاویه دیدی نو. به عبارت دیگر، این که مولف، تنها به اشعار رجوع می کند و از دلِ شعر و متنِ خودِ «فردوسی» است، که نظر خویش را به اثبات می رساند – این مورد – برای من جذبه ی جالبی داشت. هیچ وقت این داستان را از این زاویه ندیده بودم. به نظر من، همچنین، می شود گفت، که این اثر، بزرگترین حسن اش در وارد نکردنِ نگره های سیاسی روز است، به اثری کهن و البته سمبل قرار ندادن ها و برچسب نزدن های همیشگی به شخصیت های حماسیِ این نوع از داستان ها، یا همان داستان های حماسی. از سوییِ دیگر نیز، حسنِ دیگرش؛ دیدنِ داستان است از زاویه ای بدیع و زدنِ حرفی نو و نیاورده از درونِ خود؛ یا همان خودِ مولف؛ بلکه از دیگر سو، گرد شده از دلِ خودِ شاعر؛ یا همان راوی که «فردوسی» باشد. به هر ترتیب از دادنِ اطلاعات بیشتر، طفره می روم، زیرا ساده کردن مبحث در یکی دو جمله کارِ جالبی نیست. با خواندنِ پژوهش، می توانید به موضوع نزدیک تر شوید و البته حتماً مخالف و موافق هم خواهید شد. زیرا این کتاب، یکی از محاسنش، وا داشتنِ شما به موضع گیری است و البته امیدوارم که چنین باشد.
با سپاس
پژمان مهندس پور
ناشر: انتشارات مهر افروز
شمارگان: 3000 جلد
تعداد صفحات: 78 صفحه
سال چاپ: 1384
طرح جلد: مژده زمانی
نویسنده بعد از یک پیشگفتارِ کوتاه به اصل بحث می پردازد. البته اصل بحث نیز، تحلیلی بر داستان تازه ای نیست؛ اما او – نویسنده – این مبحث را از زاویه دیدی بسیار تازه می کاود؛ و نکته در همین است. هم نکته و هم جذابیت موضوع. در چند سالِ اخیر حرف هایی بسیار، و تحلیل های به نسبت تازه ای، درباره ی «رستم و سهراب» خوانده بودم؛ اما این پژوهش؛ چون از زاویه ای داستان را دیده بود، که هم تازه می نمود و هم یک عادتِ همیشگی، در تحلیلِ این داستان را خِرق کرده بود؛ برایم جالب شد. به نظر من نویسنده، «رستم» را سمبل سنت به معنای متعارفی که درباره ی آن شنیده ایم، نگرفته، و همچنین، «سهراب» را نیز، سمبلِ نیروی نو به معنای همیشگی آن نیاورده است؛ بلکه از این دو – «رستم و سهراب»– تحلیل تازه تری دارد. البته بحث اصلی و اساسیِ نویسنده – «مظفر احمدی دستگردی»- این هم نیست، و بیشتر آن چیزی که خواننده را در خوانشِ تحلیل، دچار جذب و رغبت می کند، بررسیِ دقیقِ اثر با اثر، یا همان؛ «رستم و سهراب با رستم و سهراب» است. و البته از یک زاویه دیدی نو. به عبارت دیگر، این که مولف، تنها به اشعار رجوع می کند و از دلِ شعر و متنِ خودِ «فردوسی» است، که نظر خویش را به اثبات می رساند – این مورد – برای من جذبه ی جالبی داشت. هیچ وقت این داستان را از این زاویه ندیده بودم. به نظر من، همچنین، می شود گفت، که این اثر، بزرگترین حسن اش در وارد نکردنِ نگره های سیاسی روز است، به اثری کهن و البته سمبل قرار ندادن ها و برچسب نزدن های همیشگی به شخصیت های حماسیِ این نوع از داستان ها، یا همان داستان های حماسی. از سوییِ دیگر نیز، حسنِ دیگرش؛ دیدنِ داستان است از زاویه ای بدیع و زدنِ حرفی نو و نیاورده از درونِ خود؛ یا همان خودِ مولف؛ بلکه از دیگر سو، گرد شده از دلِ خودِ شاعر؛ یا همان راوی که «فردوسی» باشد. به هر ترتیب از دادنِ اطلاعات بیشتر، طفره می روم، زیرا ساده کردن مبحث در یکی دو جمله کارِ جالبی نیست. با خواندنِ پژوهش، می توانید به موضوع نزدیک تر شوید و البته حتماً مخالف و موافق هم خواهید شد. زیرا این کتاب، یکی از محاسنش، وا داشتنِ شما به موضع گیری است و البته امیدوارم که چنین باشد.
با سپاس
پژمان مهندس پور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر